کل نماهای صفحه

‏نمایش پست‌ها با برچسب خمینی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب خمینی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۴ اسفند ۲۸, جمعه

پیام مریم رجوی در آستانه سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران 27 اسفند1394سلام بر پیشوای فقید نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق

پیام مریم رجوی در آستانه سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران 27 اسفند1394سلام بر پیشوای فقید نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق

پیام مریم رجوی در آستانه سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران 27 اسفند1394سلام بر پیشوای فقید نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق
سالروز ملی شدن صنعت نفت ، بار دیگر نام و یاد مصدق بزرگ پیشوای نهضت ملی ایران را زنده می‌کند. ۶۵ سال از آن ابتکار شجاعانه که با رنج و کوشش بسیار از جانب مصدق و یاران پاکبازش همچون دکتر حسین فاطمی شهید محقق شد می‌گذرد.
پس‌از آن، هم دیکتاتوری شاه هم دیکتاتوری شیخ تا توانستند برای به محاق بردن مصدق تلاش کردند.
در 28 مرداد استعمار، با همدستی دربار و مرتجعان مذهبی به سردمداری کاشانی که خمینی مرید و شیفته‌ او بود، دولت مصدق را با کودتا ساقط کرد.
شاه او را محاکمه کرد و خمینی از سیلی خوردن‌اش شکرگزاری کرد، رژیم شاه او را تبعید کرد و آخوندها گردآمدن بر سر مزارش را منع کرده و حتی نام او را بر خیابان‌های تهران تحمل نکردند. با این‌همه نام او در دل هر ایرانی احترام برمی‌انگیزد، ایستادگی او بر سر منافع مردم ایران ستودنی است و زمامداریش الگوی دمکراسی برای نسل‌های پیاپی است.

هنگام برقراری دیکتاتوری رضا شاه در مقابل این تصمیم که یک شخص هم شاه باشد، هم رئیس‌الوزرا و هم فرمانده کل قوا ایستاد و گفت: «اگر تکه‌تکه‌ام کنند ... زیر بار این حرف‌ها نمی‌روم، پس چرا خون شهدای آزادی را بی‌خود ریختید؟».
دو دهه بعد بر سر انتخابات آزاد در مقابل محمدرضا شاه ایستاد که تا انتخابات آزاد انجام نشود و مردم وکلای خود را انتخاب نکنند، وضع مملکت تغییر نخواهد کرد.
در دیوان لاهه با چنان شور و ایمان و یقینی از منافع مردم ایران دفاع کرد که ایرانیان حاضر اشک ریختند و قاضی انگلیسی به‌زیان کشورش و به‌سود ایران رأی داد. سپس در محاکمه نمایشی فریاد زد، گریست و اعتصاب غذا کرد تا پیامش را به تمام جهان و به‌نسل‌های بعدی برساند. تاریخ گواهی می‌کند که در بی‌دادگاه، طرف پیروز و سرفراز مصدق بود. و گواهی می‌کند که پیام او به نسل‌های پس از او رسید و راه مقاومت عادلانه را در پیش گرفتند.
در دادگاه نظامی شاه، مسعود بارها و بارها نام مصدق را تکرار کرد و ‌گفت:‌ من و دوستانم از فرزندان دكترمصدق هستيم.
او گفت: بعد از شهريور ۱۳۲۰ مصدق نفت را تبديل به يك شعار وانگيزه ملي كرد صفوف مردم را متشكل و شعله‌ها را فروزان‌تر ساخت.
مسعود گفت که «آن روز گرم تابستان، در تاريخ ايران، به سياهي و سردي تبديل شد. مصدق غروب استعمار و طلوع آزادي و استقلال را مي‌خواست».
به‌یاد می‌آوریم که سه هفته پس از سقوط دیکتاتوری شاه، در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ در اجتماع بزرگی که بر سر مزار دکتر مصدق در احمدآباد برگزار شد، مسعود در کنار پدر طالقانی، رودرروی خمینی دجال، در سخنان پرشورش تجلیل و تقدیر از مصدق را به اوج رساند.
و یک سال بعد در گردهم‌آیی بزرگ مجاهدین در رشت، گفت: «در اين ترديدي نيست كه نسل به خون شسته ما ...مشعل كوچك خان و مشعل مصدق را هر چه محكمتر در دست خواهد فشرد».
این افتخاری برای مقاومت مردم ایران است که طی پنجاه سال نبرد با دو دیکتاتوری، نگذاشتند که دشمنان مردم ایران، مصدق را از نظرها پنهان کنند و پرچم او را به‌عنوان نماد آزادی‌خواهی و ایستادگی در برابر دیکتاتوری برافراشته نگه‌داشتند.
چنین است که پژواک صدای مصدق در تاریخ ایران هم‌چنان به‌گوش مي‌رسد که «مقصود اين است كه مردم در نيك و بد امور شركت كنند و مقدرات مملكت را به دست گيرند».
در سال۱۳۲۹، دکتر مصدق در طرح ملی شدن صنعت نفت نوشت:‌ «به نام سعادت ملت ايران و به منظور كمك به تأمين صلح جهاني ما  پیشنهاد می‌کنیم که صنعت نفت در سراسر کشور بدون استثناء ملی اعلام شود».
و حالا در ادامه تکاملی راه او، مردم و مقاومت ایران برآنند که «به نام سعادت ملت ايران و به منظور كمك به تأمين صلح جهاني» فاشیسم دینی را به زیر بکشند تا مردم ایران مقدرات مملکت را به‌دست بگیرند. آن روز به یقین فرا خواهد رسید.
سلام بر پیشوای فقید نهضت ملی ایران.


۱۳۹۴ اسفند ۲۲, شنبه

ایران-سخنرانی مریم رجوی درمراسم بزرگداشت مادر احمدی14فرودین95وگزارشی کامل از مراسم خاکسپاری در تهران



کلیپ مراسم یادبود مادر مجاهد خانم عفت‌الشریعه شاه‌آبادی- مادراحمدي- تهران اسفند 94 

کلیپ سخنان مادر مجاهد خانم عفت‌الشریعه شاه‌آبادی- مادراحمدي


گرامیداشت مادر مجاهد عفت شاه آبادی (مادر احمدی) با حضور خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت
محمود احمدی:
به نام خدا، در آغاز خواستم تسلیت بگویم درگذشت مادر مجاهد احمدی را خدمت خواهر مریم و برادر مسعود و خدمت همرزم گرامی و عزیزش، عزیز رضاییها، خدمت همه خواهران و برادران مجاهد که مادر خودش را مادر همه آنها می‌دانست را تسلیت می‌گویم خدمت همه مادران فداکار زندانیان سیاسی. برای من مادر احمدی به‌عنوان یک شخصیت سیاسی استواری بود که از کوچکی بر روی همه ما تأثیر داشت. آنچه تأثیر داشت استواری و استقامت و شخصیتش بود.
او در زمانی که در حقیقت در بیدادگاه رژیم در سال 50 شرکت کرد، یک گم شده خودش را در مبارزاتی که 30سال در آن شرکت داشت پیدا کرد. بعد از کودتای 28مرداد او که در جبهه یاوران مصدق در کنار پدرم و آقای طالقانی بود و از نزدیکترین دوستان و یاوران آقای طالقانی هم بودند یک نکته خیلی روی ذهنش تأثیر گذاشت و این آن بود که در میان همه بازماندگان مصدق چهره‌یی که باید بایستد و در مقابل دیکتاتوری مقاومت کند و راه او را ادامه بدهد این چهره را نیافت. در جریان دادگاه مادر چیزی را در مسعود و در کمیته مرکزی سازمان که آنجا دفاع می‌کردند دید که همان کمبودی بود که در جنبش نهضت ملی مصدق می‌دید. توی این دادگاه وقتی مرکزیت سازمان و به‌ویژه مسعود آن‌چنان مهاجم در برابر رژیم شاه را محاکمه می‌کردند و رئیس دادگاه جرأت نطق کشیدن نداشت به‌خصوص وقتی مسعود دفاعیاتش در دفاع از نهضت ملی دکتر مصدق و خیانت شاه و دست نشاندگی شاه بود، این جریان یک مرتبه مادر را به یک نقطه جدیدی رساند. به یک کشفی رساند. در چهره مسعود چیزی را که نبود دید. بعد از این‌که در آنتراکت پشت سرش نماز خواندند رفت سراغ مسعود گفت تو باید بمانی با التماس بهش گفت، مسعود اگر تو نباشی، پس حرف ما را کی بزنه. سخنگوی ما کی باشه. این نه تنها به‌اصطلاح یک درک و یک کشف و درک سیاسی بلکه تبدیل به یک باور به مجاهدین و به مسعود شد که مادر تا آخر عمرش بر همین اساس حرکت کرد. این داستان هم‌چنان ادامه داشت در سال 54 و وقتی احمد زیر شکنجه شهید شد مادر بعدها به من گفت من یک خاطره‌یی می‌خوام برات بگویم، گفتم بگو، گفت وقتی احمد زیر شکنجه شهید شد، خامنه‌ای آمد منزل ما. دو ماه خامنه‌ای در سال 54 زندان بود و در آن به‌اصطلاح زندان یک مدتی هم سلول احمد بود. گفت وقتی آمد خانه ما پیش من و پیش پدرت، رو کرد به ما و گفتش که ببینید ما در این مبارزه هیچ کاره‌ایم. ما کاری نکردیم. هر کاری کردند بچه‌های شما و مجاهدین بودند. اینها بودند که همه شکنجه‌ها و مقاومتها را تحمل کردند همچنین آن نکته‌یی که باید از مادر بگویم نکته مربوط به سال 64 است. در انقلاب ایدئولوژیک. مادر در خواهر مریم رجوی همان چهره‌یی را که در سال 50 در مسعود یافته بود، در خواهر مریم دید و من می‌گویم اگر این ایمان و این عشق وجود نداشت، به خدا هرگز نمی‌شد این همه مصیبت، فشار، سرسختی را تحمل کرد. که دادن فرزندان بخش کوچکی از آن هست و رنجی که آنها کشیدند اصلاً قابل مقایسه نیست با هیچ رنجی، به این جهت من از حالا می‌گویم و واقعاً باور دارم که مادر در قبل از شهادتش نتیجه همه فعالیتها و رنجهای خودش را اول در این دنیا دید. در وجود مادرانی که به‌صورت یک لشکر یک جریان طولانی در سراسر ایران هستند و از راه و آرمان آزادی و فرزندانشان دفاع می‌کنند مانند مادر ستار بهشتی، مادر ریحانه. خوب در وجود اینها آثار آن فعالیتهای خودشان را، رنج و شکنج خودشان را دیدن و رفتن و من می‌گویم یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک الی راضیه مرضیه فدخلی فی عبادی و دخلی جنتی. و به تو درود می‌فرستیم و تعهد می‌دهیم که راه تو و آرمانت را تا به آخر در وفای به مسعود و مریم ادامه دهیم، تا آزادی ادامه دهیم. مجاهد بمانیم و مجاهد بمیریم.
سهیلا صادق:
قبل از هر چیزی درگذشت و فقدان مادر عزیزمان، خانم احمدی عزیز را خواهر مریم به شما، به عزیز، سمبل و پرچمدار همه مادران شهدا و مادران مجاهد و به برادر محمود و به برادرم دکتر جواد و... عزیز که امروز این‌جا نیست، اول تسلیت می‌گویم. دلم می‌خواهد یعنی در واقع وظیفه خودم می‌دانم قبل از هر چیزی از تأثیرات مشخص مادر احمدی روی خودم صحبت بکنم. خانم احمدی را من سال 50 در جریان دادگاهها دیدم و بعد هم که خوب دم در زندان قزل قلعه و همین‌طور در زندانها، کمیته شهربانی، بعد هم که زندان مشهد، مشخصاً مدتی که می‌رفتیم، خوب دائماً می‌دیدم و در همه جلسات خانواده‌ها که همیشه بودند، در همه فعالیتها. اگر بخواهم بگویم چه تصویری از مادر همیشه توی ذهنم بوده و هست، یک زن مقاوم، جدی، خیلی خیلی صبور، صبور به مفهوم ایستادگی و استحکام و استقامتشان بگذارید من این را بگویم که آن موقع، سال 50، حالا برادر محمود هم اشاره کردند، خب برای همه روشن هست، نه اینترنتی بود و نه دوربینی بود و نه تلفنی بود که بشود این خبرها را به جایی رساند. فضا اصلاً فضایی بود که کسی فکر نمی‌کرد حتی بتواند این صدا به یک نفر بیرون برسد. توی دادگاهها را الآن برادر محمود اشاره کردند. ولی توی این صحنه مقهور نشدن، ایستادن، خوب اینها آن چیزهایی بود که کمااین‌که بعدش، اینها آن چیزایی بود که خیلی تأثیرگذار بود. مثلاً فرض کنید تجمع بود می‌خواستیم اعتراض کنیم به چیزی، جلوی در دادرسی ارتش، حتماً خانم احمدی در صف اول بود. توی همان جمعهای خانواده‌ها که تشکیل می‌شد، که اشاره کردند محور تشکل فاطمه امینی بود، آنجا بهترین ظرف بود برای این‌که فرض کنید بچه‌هایی مثل خود من که در واقع بتوانیم آموزش بگیریم، ارتباطاتمان بتواند وصل بشود و خوب البته ساواک هم حمله می‌کرد، سعی می‌کردند با دستگیری خانواده‌ها مانع آن بشوند، ولی هیچ چیزی جلودار خانم احمدی و این مادران قهرمان ما نبود و اینها بودند که از جمع‌آوری کمک مالی تا پخش اطلاعیه، از هیچ فعالیتی فروگذار نمی‌کردند و همیشه تو صف مقدم بودند. این همان سنتی است که مادرانمان که گفتم الآن عزیز این‌جا خودشون به‌عنوان پرچمدار و پیشتاز هستند. این مادرها پایه‌گذاری کردند و الآن این سنت است که شاهد گسترشش توی همه جای ایران و توی این ابعاد گسترده اجتماعی هستیم و چنین پشتوانه‌یی هست که اینطوری در ایران گسترش پیدا کرده. پس در آخر باز هم هزاران درود می‌فرستم به مادر احمدی عزیز که این طور با عزت در اوج سربلندی و افتخار بیشترین تأثیر و بیشترین کار رو کردند و حتماً که الآن در جوار شهدا و همراه با فرزندان شهیدشان و دیگر شهدا محشورند. متشکرم
فاطمه رضایی:
من هم می‌خواستم بگویم که با خضوع تمام خواستم ادای احترام کنم به شیرزنی شجاع، جنگنده، صبور، پرطاقت و سرشار از امید و ایمان و مهربانی. مادری که هیچ‌کس از الطاف مادرانه‌اش بی‌نصیب نبود و تا آخرین دم حیات مشوقی پرشور برای راه و آرمان مسعود و مریم بود. مادر با وجود درد و داغی که به دل داشت دادخواه خون و رنج فرزندان مجاهدش بود و همیشه با شور بسیار می‌خواست که به‌رغم همه فاصله‌های جغرافیایی که با هم داشتیم، از عزیزانش خبر بگیرد و همیشه دعای خیرش همراه آنها بود. چند هفته پیش وقتی باهاشون صحبت می‌کردم مادر گفت: من همیشه گفتم و می‌گویم من عاشق مجاهدین هستم و این عشق مادری است که به من چنین قدرتی داده. من فدایی همه شما هستم. من فقط به وظیفه‌ام عمل کرده‌ام. من فدای مسعود و مریم هستم و به اونها بگو که من تا جان در نقس دارم به عهدم وفا می‌کنم و این آخرین پیامی بود که مادر داد و ما با اون صحبت کردیم. هزاران درود بر این مادران که راهشان با پایداری دیگر مادران شهید و اسیر امروز ایران تا رسیدن به پیروزی نهایی ادامه پیدا می‌کند و ما شاهد هستیم که آن پیشتازان صدایشان همواره رسا است و رژیم هرگز قادر نیست که صدای آنها را خاموش کند، یاد مادر احمدی و همه مادران قهرمان ما همیشه جاودان خواهد بود و راه پر فروغشان ادامه خواهد داشت.
مهدی ابریشم‌چی:
به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران و به نام و به یاد مادر قهرمان مادر احمدی. اجازه بدهید قبل از هر چیز این فقدان را، خواهر مریم به شما و به برادرمان مسعود، معلمین این نسل، کسانی که چنین گوهران و چنین قهرمانانی را پرورش دادند تسلیت عرض کنم و همین طور تسلیت عرض کنم به برادر عزیزم و به قول ما مجاهدین تن واحد 50ساله‌ام محمود که گام به گام کنارش بودم و همیشه ازش الهام گرفتم و همین طور به برادر عزیزم مجاهد قهرمان جواد، دکتر جواد در زندان لیبرتی و به خانواده احمدی.
واقعیت این هست که زبان به‌معنای واقعی کلمه از بیان آنچه که این مادر قهرمان انجام داد و با خود حمل کرد قاصر هست. من فقط می‌توانم بگویم به زبان مولا علی مصداق تزول الجبال و لا تزول، اگر کوهها از جای خود جنبیدند، این مادر از جای خودش و مسیرش نجنبید، همیشه گفته‌اند که سازمان مجاهدین بر سر درش نوشته شده فدا و صداقت. راستی راز و رمز این‌که مجاهدین ماندند و ماندگار شدند و توانستند پنجاه سال استقامت کنند، چی بود؟ تردیدی نیست قبل از هر چیز چون راه یافته بودند و از نعمت راهبری برخوردار بودند. ولی در ورای این بدون شک آنچه که وجدانهای آگاه مردم را تحت تأثیر قرار داد و این سازمان را قادر کرد که گامهای استوار خودشان را به پیش بردارد و به این نقطه برسد، کلمه سحرانگیز فدا و صداقت بود. مادر احمدی هر دوی اینها را به روشن‌ترین وجه در خود جمع کرده بود. بنابراین من فکر می‌کنم شایسته‌ترین حرف این هست که به سازمان مجاهدین و به خلق قهرمان ایران به‌خاطر برخورداری از چنین مادری و چنین مادرانی مثل مادر عزیز و همه مادرانی که اسمشان این‌جا برده شد، واقعاً باید تبریک گفت. چرا که اینها راز و رمز ماندگاری و راز و رمز پیروزی نهایی ما هستند. بنابراین بر آنها درود و نباید تردید کرد و باید رو به خامنه‌ای گفت که در ایستادگی و عزم مادرانی مثل مادر قهرمان احمدی، شکست دشمن رقم خورده و به همین دلیل بوده که به‌رغم تمام جنایاتی که انجام دادی از جمله در رابطه با این مادر، این نسل امروز در این نقطه است. سراسر جهان را پوشانده، هزار اشرف می‌طوفد و به پیش می‌رود و بدون تردید دیر نیست که بنیاد نظام آخوندی و جهل و ستم و استبداد را در میهن ما برخواهد افکند. و به‌عنوان آخرین کلام، طبق معمول ما با مادر قهرمان تجدیدعهد می‌کنیم که راهت را ادامه بدهیم انشاالله تا آرزوهایی که تو داشتی یعنی رهبری شدن مردم ایران توسط آن کس که عشق تو بود، آن کسانی که عشق تو بودند و رسیدن آزادی برای مردم ایران انشاالله ادامه بدهیم و از پا ننشینیم.
محمدعلی توحیدی:
بله، تشکر از برادر شریف و اجازه بدهید من اضافه کنم به حرفهای برادر شریف که بیچاره خمینی و خامنه‌ای و ارتجاع و استثمار در ایران. یک روز دکتر هزارخانی اگر اشتباه نکنم در مراسم یادبود پدر رضاییهای شهید بود که اشاره کرد که خمینی پدران و مادران ما را هم به آزمایش کشید. حاج خلیل رضایی را آمد مسئول رسیدگی به اموال و ثروتهای مصادره شده قرار داد که شاید بتواند روی پدران هم اثر بگذارد و دامی پهن کند و شکست خورد. حاج خلیل آوارگی را پذیرفت. فرزندان دیگرش را هم در راه خدا داد، و به خمینی نه گفت. اگر یک مقداری از وقایع روز سیاسی به اعماق جامعه ایران نگاه کنیم، وقتی مادرانی با دهه‌های متمادی زندگی در اعماق صدساله جامعه ایران با خمینی به‌طور خاص با ارتجاع، با فریب دینی، با دروغ دینی، اینطوری مرزبندی می‌کنند و اینطوری می‌آیند، باید دید که در این جامعه چه نسلی و چه جنبشی با رهبری ضدارتجاعی مسعود و نبرد ضداستثماری، عمیقاً ضداستثماری خواهر مریم شکل گرفته و این بنیادگرایی و تروریسمی که دنیا را اینجوری به تنگنا انداخته، در مقابل خلق ما و تاریخ ما و جنبش ما و مقاومت ما چقدر بیچاره و چقدر زبون هست. به‌خصوص با بیناتی مثل این مادران.

ایران-پیام تسلیت مریم رجوی به مناسبت درگذشت مادر مجاهد خانم عفت‌الشریعه شاه‌آبادی22 اسفند, 1394

مریم رجوی: درود به روح پرفتوح بزرگ‌زن آزاده و مجاهد، خانم عفت‌الشریعه شاه‌آبادی

مادر مجاهد خانم عفت‌ الشريعه شاه آبادي، پس از سالها پایداری در برابر دو دیکتاتوری به دیار رفیق اعلا شتافت. او در این سالها بارها به زندان افتاد و شکنجه شد و تا واپسین دم حیات رزمنده خود بر آرمان و ایمانش استوار بود.
صلابت این بزرگ زن مجاهد و آزاده از یاد نرفتنی است؛ در زمان شاه همراه با خانواده‌های مجاهدین در دفاع از فرزندان دستگیرشده‌اش توسط ساواک شاه، به‌مبارزة‌ شجاعانه‌یی دست زد و در زمان خمینی به‌عنوان عضوی از انجمن مادران مسلمان به مبارزه و افشاگری علیه ارتجاع حاکم روی آورد. سپس در تمام این سال‌ها با وجود همه داغ و دردها، دادخواه خون و رنج مجاهدین، مبلغ مبارزه برای سرنگونی رژیم و مدافع راه و آرمان مسعود بود.
در برابر روح پرفتوحش ادای احترام می‌کنیم که به‌راستی مظهری از پایداری زنان نستوه ایران در برابر رژیم ولایت فقیه است.

به خانواده‌ محترم احمدی به‌ویژه برادران مجاهد محمود احمدی و دکتر جواد احمدی  و هم‌چنین خواهر عزیزم فخری احمدی تسلیت می‌گوییم و خاطره تابناک فرزندان شهید او مجاهدان خلق احمد، علی و به‌خصوص اشرف احمدی را گرامی‌ می‌داریم. مجاهد قهرمان اشرف احمدی در دوره دیکتاتوری شاه‌‌، دفاعیه و نوشته‌ها و پیام‌های مسعود را از زندان های ساواک به مجاهدین منتقل می‌کرد.  بعدها خمینی دژخیم او را از روی تخت بیمارستان دستگیر و زندانی کرد. 
او کودکش را در شکنجه‌گاهها به‌دنیا آورد و سرانجام پس از هفت سال اسارت در زمره قتل عام‌شدگان سال ۶۷ سربه‌دار و سرفراز شد. 

۱۳۹۴ بهمن ۲۳, جمعه

ایران-مریم رجوی- گزارش کامل از کنفرانس نمایندگان هر دو مجلس انگلستان، حمایت از مقاومت مردم ایران و اتخاذ یک سیاست قاطع علیه رژیم آخوند ها۲۳بهمن ۱۳۹۴ – ۱۲ فوریه ۲۰

در سالگرد حماسة عاشورای مجاهدین، در حالی که هنوز درد و رنج آن روز  را حس می‌کنیم اما سرشار از غرور، درودهایمان را نثار اشرف شهیدان و سردار خیابانی و یاران صدیق و پاکبازشان می‌کنیم.
به راستی که خون سرخ شما قهرمانان در تمام سالهای نبرد با رژیم جنایتکار آخوندی، همواره جاری و جوشان بوده و هست. از آن سپیده دم سرد و خونبار در ۱۹بهمن ۱۳۶۰، ۳۴سال می‌گذرد. در سراسر ساعات و لحظات آن نبرد عاشورایی، پایداری سرسخت سالیان بعد متولد شد، رشد کرد و به گل نشست.
و اینچنین، اشرف نامی شد، تکثیر شده در رزم هر زن مجاهد، در پایداری سترگ اشرفیان و تکثیر شد‌.... در یک – دو – صد و هزاران اشرف در ایران و سراسر جهان.
خواهر عزیزم اشرف!
غم از دست دادن تو، موسی و یارانت همیشه سنگین است و سخت. اما حقیقت این است که راه انقلابهای بزرگ با قیمتهای سنگین گشوده می‌شود.
 تو همیشه حاضری و خودت فرماندة رزم این سالیان بوده‌ای. و من هر روز و هر ساعت، تو را در قهرمانیهای این نسل دیده و می‌بینم. از شکوفة نام تو، گلستانی سرخ و سپید و سبز در این مقاومت رویید.
و از عزم و ایمان موسی و یارانش، نسلی فداکار و صادق در ایران زمین قیام کرد.
  شهادت تو در ر‌ٰاس این جنبش، پیام اعتماد بود برای خلقی که تنها سرمایه اش، یعنی اعتمادش به سرقت رفته بود. شهادت تو و یارانت، نشانة صداقت جنبشی بوده و هست که سودایش، تنها آزادی مردم ایران است و همواره قیمت را از بالاترینها می دهد.
گواهی می‌دهم که تو با  پیمانت، با  مقاومتت  و با شهادتت، بر اصالت و حقانیت مسعود گواهی دادی و درست در نقطة مقابل خمینی دجال، فدای بیکران مسعود را در صحنة داخلی و بین‌المللی به ثبت دادی.
 آری خون تو ناجوانمردانه و ظالمانه بر زمین ریخته شد، اما همه می‌دانند که اینچنین هزاران هزار خون دیگر را برای این جنبش ذخیره کردی. و پایداری این سالیان را تضمین کردی.
خواهرم اشرف!
هنوز چهره ات با همان قاطعیت، با همان صمیمیت، و با همان عزم وصف‌ناشدنی پیش روی من است.
چه بی نام و نشان، اما چه استوار و چه با صلابت. همیشه در همه جا  حاضر بودی و به‌راستی الگو و سمبلی جاویدان برای زن انقلابی مجاهد خلق هستی.
تو بی‌تاب و سبکبال همراه شدی با کبوتران خونین بال میلیشیا، با همان خواهرانی که قلبت هر لحظه با آنها می‌تپید و بیقرارشان بود.
و از آن سپیده‌دم، نام و راه تو،  نام و رسم عقیدتی هر زن مجاهد شد. نام هر کس که به رزم با جلادان و دجالان حاکم برخاست. با این پشتوانه و الگو و سمبلی چون تو، حالا مجاهدین با هزار عضو شورای مرکزی، با اصل طلایی فدای بی‌چشمداشت و بی‌نام  و نشان، از تو الهام می‌گیرند.
بله پیام خون سرخ شمایان، مقاومت به هر قیمت برای آزادی بود.
راهی خونبار که هنوز ادامه دارد و ما بر ادامه این راه، سوگند خورده‌ایم و حاضریم تا زمانی که مردم را به مقصد نهایی پیروزی برسانیم.

مریم رجوی: پیام حماسه میهنی و آرمانی ۱۹بهمن سال ۱۳۶۰

ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴

مریم رجوی: تاوقتی که ملاها در حکومت‌اند‌ تروریسم تحت نام اسلام حيات خود را از این رژیم می‌گیرد 

متن سخنرانی در جلسه دیدار  با نمایندگان پارلمان انگلستان

نمایندگان محترم مجلسین انگلستان!
خیلی خوش‌ آمدید. توجه شما به مسأله حقوق بشر و دمکراسی در ایران و تأکیدتان بر نقش مقاومت ایران حقیقتا تحسین‌‌برانگیز است. شما پرچمداران یک سیاست صحیح در اروپا نسبت به مهم‌ترین خطر این دوران یعنی استبداد مذهبی حاکم بر ایران هستید.
برای دفاع از این سیاست، شما شجاعت به‌خرج داده‌اید. می‌دانم که این کار ساده‌یی نیست. وقتی دولت‌ها درحال مماشات هستند، در جهت خلاف آن‌ها حرکت کردن مشکل است. شما تحت فشار قرار می‌گیرید، ولی این شرایط همه کسانی است که علیه یک سیاست منحرف به‌پا خاسته‌اند. هم‌چنین از ابتکار عمل شما در انتشار بیانیه‌یی درباره لزوم اتخاذ سیاست قاطع نسبت به ایران قدردانی می‌کنم.

سال‌ها پیش ما نسبت به خطر اتمی رژیم ایران هشدار می‌دادیم. به کرات اطلاعات برنامه‌های سری اتمی آخوندها را افشا کردیم. اما دولت‌های غرب به‌سود خود نمی‌دیدند که به هشدارهای ما توجه کنند. تا این که ملاها به یک قدمی تولید بمب رسیدند.
حالا خوشبختانه توافق اتمی امضا شده است. اگرچه در این توافق امتیازهای نابه‌جایی به ملاها دادند، اما خطر برای چند سال عقب افتاده است. به این ترتیب، اثبات شد که هشدارهای مقاومت ایران و کمیته شما یعنی کمیته بریتانیایی پارلمانی ایران آزاد صحیح بوده است.
حالا ما باز هم نسبت به خطر استبداد مذهبی حاکم بر ایران هشدار می‌دهیم. اما این خطر چگونه عمل می‌کند؟
در داخل ایران به صورت نقض شدید حقوق بشر. در منطقه به‌صورت بی‌ثبات‌کردن. یعنی جنگ‌افروزی و تروریسم و کشتار در سوریه و عراق و یمن و لبنان.
عراق اولین ایستگاه، برای تشکیل خلافت جهانی اسلامی برای رژیم ایران بود. اگر این فاشیسم مذهبی در ايران بر سر كار نبود، امروز با يك عراق پاره پاره و فاجعه‌هاي دردناك مواجه نبوديم. کما این که در سوریه، جنگ و قتل عام و نسل‌کشی جریان نمی‌یافت و يمن توسط باندهاي مزدور اين رژيم به ورطه جنگ و خونريزي كشيده نمي‌شد.

این استبداد مذهبی درعین حال، منبع الهام و ترغیب دو گرایش اساسی هم هست:‌ یکی افراطی‌گری تحت نام اسلام و دیگری کینه‌توزی نسبت به غرب. برآیند این دو گرایش، حملات تروریستی در اروپاست.
درواقع رژیم ایران، نقش الهام‌بخش، تغذیه‌کننده و اعتباردهنده برای گروه‌های افراطی اعم از شیعه و سنی دارد. فرق نمی‌کند که این گروه‌ها شیعه باشند یا سنی، آنها يا مزدور رژيم ايران و يا متحد طبيعي و عملي آن هستند. در هرحال، تاوقتی که  آخوندها در حکومت‌اند‌ تروریسم تحت نام  اسلام موجویت و حيات خود را از این رزیم می‌گیرد.
برخی‌ از مماشاتگران این‌طور تبلیغ می‌کردند که پس از امضای توافق‌نامه اتمی، رژیم ایران مسیر میانه‌روی در پیش می‌گیرد. اما می‌بینید که وضعیت معکوسی پیش آمده است:
ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴
پس از توافق، نقض حقوق بشر در ایران، وخیم‌تر شد، دخالت و کشتار در سوریه توسط ملاها جهش پیدا کرد
 آن‌ها حتی پای روسیه را هم به آن‌جا کشاندند، اقدام‌های ملاها برای گسترش سیستم‌ موشکی‌شان بیشتر شد، کمپ لیبرتی هدف موشک‌باران مرگبار و قتل عام قرار گرفت و در انتخابات مجلس ملاها، خامنه‌ای عمده کاندیداهای جناح روحانی را قبل از برگزاری انتخابات حذف کرد. به‌رغم این که حذف‌شدگان به نظام ولایت فقیه اعلام وفاداری کرده بودند. چرا که خامنه‌ای حتی توان تحمل رقبای درونی خود را هم ندارد.
این معنای میانه‌روی در فاشیسم دینی است.

برخی‌ها در غرب ادعا می‌کنند که معامله با روحانی باعث میانه‌‌‌روی رژیم می‌شود. اما روحاني تفاوت بنياديني با خامنه‌اي ندارد و در ۳۷ سال گذشته در همه جنايات اين رژيم دست داشته است، اما حتي اگر تفاوتی هم داشت، در این حکومت، قدرتی ندارد. پس هر امضای هر قراردادی با روحانی، کمکی است به ولی فقیه.
به‌عنوان مثال، خوب است به معاملات تجاری با ایران توجه کنیم:
امروز دست‌کم نیمی از تولید ناخالص داخلی در  اختیار ولایت فقیه و سپاه پاسداران است. بنابراین بیشتر معاملاتی که با ایران می‌شود، طرف آن درواقع شرکت‌های وابسته به خامنه ای و سپاه پاسداران هستند.
در نتیجه، وقتی یک شرکت انگلیسی با ایران معامله می‌کند، سود آن نصیب سپاه پاسداران می‌شود، سپاه این پول را صرف تروریسم و جنگ در سوریه می‌کند‌، و در نهایت امنیت خود اروپا را هم به‌خطر می‌اندازد.
می‌بینید که آن‌ها فقط به حقوق بشر ایران بی‌اعتنا نیستند؛ بلکه امنیت اروپا را هم زیر پای تجارت به خطر می‌اندازند.
پس حمایت از مدره‌های موهوم در این رژیم، به‌سود خامنه‌اي و سپاه پاسداران است، معامله کردن با این رژیم باعث تأمین مالی تروریسم می‌شود‌‌، و بی‌اعتنایی به نقض حقوق بشر در ایران و یا مسأله حفاظت رزمندگان آزادی در لیبرتی باعث تضعیف مقاومت علیه این رژیم می‌شود.
ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴
سیاست صحیح در مورد مسأله ایران این است که جامعه جهانی، مبارزه مردم و مقاومت ایران برای تغییر رژیم را به‌رسمیت بشناسند. چون تنها نیرویی که قادر این خطر را رفع کند‌ و ایران و خاورمیانه را به دمکراسی و ثبات و صلح برساند‌، مردم ایرانند.
این سیاست صحیح، چیزی است که مردم و مقاومت ایران و جامعه جهانی در آن اشتراک منافع دارند. حمایت از امنیت لیبرتی که بخشی از اعضای اپوزیسیون اصلی رژیم در آن‌جا هستند‌، جای مهمی در این سیاست صحیح دارد. این تلاشی است که شما همواره در آن پیشتاز بوده‌اید.

باید تأکید کنم که موضعگیری‌ها و کوشش‌های شما و سایر کمیته‌های پارلمانی در اروپا و آمریکا در حفاظت لیبرتی تاکنون تأثیر جدی داشته است. اما کمپ لیبرتی هم‌چنان در خطر است و در شرایط آسیب‌پذیری قرار دارد. و این به‌ تلاش‌های هرچه بیشتری نیاز دارد. مردم ایران پشتیبانی و حمایت شما در این سالیان را هرگز فراموش نخواهند کرد و در تاریخ ایران به نیکی ثبت خواهد شد.

مریم رجوی:‌ مردم ایران هیچ‌گاه تسلیم نشده‌اند و مصمم‌اندکه صفحه تاریک کنونی را ورق بزنند

ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴
جلسه حاضر همزمان با سالگرد انقلاب مردم ایران علیه دیکتاتوری پیشین است. ۳۷ سال  پیش روزهای بهمن و به ویژه  ۲۲بهمن روزهای شادی و جشن مردم ایران بود. اما چه زود کفتاران از راه رسیده آن را به غم و اندوه و رنج تبدیل کردند.
 ۳۷سال پیش، مردم ایران برای آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی به‌پا خاستند. از سال‌ها پیش از آن جنبش‌های مبارز و آزادی‌بخش و مشخصاً فدایی‌ها و مجاهدین به مبارزة‌ فداکارانه‌یی دست زده بودند. در حقیقت، آن‌ها راه پیروزی را باز کردند. اما خمینی، این دجال بزرگ قرن،  به مردم ایران خیانت کرد و آن انقلاب بزرگ را در خون فرو برد.

قرن‌ها پیش از این، ایران‌زمین از ماوراء مرزهای خود آماج هجوم افسارگسیخته هیولایی قرار گرفت که قوم مغول بود. اما حالا هیولایی از درون مرزها سربلند کرده و برای انهدام سرمایه‌های انسانی و مادی و معنوی کشور به‌ویژه از بین بردن نسل‌ آزادیخواه و پیشتاز آن تنوره می‌کشید.
این استبداد وحشی که خود را در قانون اساسی‌اش مطلقه اعلام کرده است، از همان روز اول مورد قبول مردم ایران نبود. از همان روز‌های اول زنان ایران علیه سیاست ارتجاعی این رژیم به اعتراض برخاستند.
از همان روزهای اول دانشجویان و جوانان ترقیخواه این رژیم را نفی کردند و از همان روزهای اول کردها و عرب‌های ایران و سایر ملیت‌های ستمزده به مقاومت دست زدند.
چنین بود که آخوندها برای تحمیل حاکمیتی که برخلاف جهت تاریخ و برخلاف خواست ایرانیان بود،
به جنگ، سرکوب و تروریسم رو آوردند:


بیلان این رژیم اعدام ۱۲۰ هزار مجاهد و مبارز و شکنجه صدها هزار نفر دیگر از فرزندان رشید ایران است.
بیلان این رژیم ۸ سال جنگ با عراق با یک میلیون کشته از اتباع ایران، پنج سال جنگ و نسل‌کشی علیه ملت سوریه و ۳۷ سال جنگ سرکوبگرانه با مردم ایران است.
بیلان این رژیم، بلعیدن اقتصاد ایران توسط ولایت فقیه و سپاه پاسداران است و نتیجة‌ آن، گرسنگی ۱۲  میلیون نفر و تیره‌روزی مردمی است که به فروش اعضای بدن خود و فروش نوزادان خود مجبور شده‌اند
بیلان این رژیم، خشکاندن دریاچه ارومیه و مهم‌ترین تالاب‌های کشور و در پیش گرفتن سیاست ویرانگری است که فاجعه بحران آب را ایجاد کرده است.
با این‌همه آخوندها نتوانسته‌اند بی‌ثباتی بنیادی رژیم‌شان را علاج کنند. آن‌ها امروز به دوران افولها و عقب نشینی‌های بزرگ قدم گذاشته‌اند. اما در مقابل این رژیم، بیلان جامعة‌ ایران، رشته طولانی و بی‌پایان قیام‌هاست. از قیام‌های شیراز و بوکان و مشهد و اسلام‌شهر و قزوین تا قیام‌های مکرر عرب‌ها و بختیاری‌ها و بلوچ‌ها و کردها تا قیام سال۷۸ دانشجویان و قیامهای چند ماهه بخش بزرگی از جامعه ایران در سال‌های ۸۸ و ۸۹.
ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴